سریالهایی با موضوعات جنایی معمایی همیشه جذاب و پرکشش بودهاند و تاکنون آثار متنوعی در این ژانر ساخته شده که هر کدام نقاط قوت و ضعفی داشتهاند. در سالهای اخیر، روند ساخت سریالهای معمایی جنایی در شبکه نمایش خانگی هم سرعت گرفته و پس از توفیق سریال «پوست شیر»، تولیدات شبکههای نمایش خانگی روی این گونه معطوف شده است.
شخصیتهای محوری سریالهای «شریک جرم» و «گناه فرشته» وکیلانی هستند که با پروندههای عجیبی روبهرو میشوند. «شریک جرم» در هشت قسمت یکشنبه هفته گذشته بی سروصدا تمام شد و «گناه فرشته» با پخش ۶ قسمت، جمعه هر هفته سروصدای جدیدی به پا میکند.
اگرچه وجه اشتراک هر دو سریال پروندههای جنایی است اما تفاوتهای زیادی در فیلمنامه و کارگردانی دارند. کاربلدی مازیار میری در کارگردانی سریالش مشهود است اما نخستین تجربه حامد عنقا در کارگردانی، ضعفهایش در میزانسن و فضاسازی را نمایان کرده است.
یک همکاری موفق دیگر
اگرچه وجه اشتراک هر دو سریال پروندههای جنایی است اما تفاوتهای زیادی در فیلمنامه و کارگردانی دارند. کاربلدی مازیار میری در کارگردانی سریالش مشهود است اما نخستین تجربه حامد عنقا در کارگردانی، ضعفهایش در میزانسن و فضاسازی را نمایان کرده است.
یک همکاری موفق دیگر
مازیار میری، کارگردان سریال شریک جرم که تجربههای موفقی را با امیر عربی، فیلمنامهنویس آثارش در فیلمهای «سعادتآباد» و «سارا و آیدا» داشته است در نخستین تجربه مشترک سریال سازیاش با عربی نیز سربلند بیرون آمده است. شریک جرم دومین تجربه میری در عرصه سریالسازی پس از «خسوف» به شمار میرود. قصه این مینیسریال هشت قسمتی که از شبکه نماوا پخش میشد درباره وکیلی به نام میترا بود که در روند بررسی یک پرونده طلاق، جنایتی در دفتر کارش رخ میدهد و او مجبور میشود برای دفاع از خود و حرفهاش، تحقیقاتی را درباره یکی از موکلانش آغاز کند اما در این راه با دردسرهایی روبهرو میشود که شغل و جانش را تهدید میکند. با گسترش تحقیقات، میترا به رازهای تاریکی در ارتباط با قتلی که در دفتر کارش رخ داده، پی میبرد و به شبکهای از قاچاق دختران متصل میشود.
سریال، خط داستانی درست و جذابی را پی میگیرد و تلاش فیلمنامهنویس در شخصیتپردازی و پیشبرد اتفاقها، جذاب و پرکشش است. وفاداری فیلمنامهنویس به سیر منطقی اتفاقها و دقت در جزئیات سبب میشود مخاطب در هر قسمت با غافلگیری جدیدی روبهرو شود. سریالی که میتوانست با بسط خرده روایتها و پرداخت بیشتر شخصیتها تا ۲۰ قسمت هم ادامه پیدا کند در هشت قسمت به پایان رسید. کارگردانی خوب و دقیق و بازیهای به اندازه و درست بازیگران به ویژه بازی سارا بهرامی در نقش میترا که به خاطر سادهانگاری در بررسی یک پرونده طلاق، خودش را مقصر کشته شدن آدمهایی بیگناه میداند بر جذابیتهای کار افزوده است.
تجربه موفق همکاری میری و عربی در آثار سینمایی قبلی و این سریال نشان میدهد میتوان به توفیق پروژههای بعدی این دو نفر در کنار هم امیدوار بود.
حاشیههای یک سریال
سریال گناه فرشته ماجرای یک وکیل اقتصادی به نام حامد تهرانی را روایت میکند که درگیر پروندهای جنایی میشود و از آنجا که وکیل طرف مقابل، همسرش است زندگی شخصی آنها با چالشهایی روبهرو میشود. روایت «حامد عنقا» به عنوان کارگردان و فیلمنامهنویس سریال از زوج وکیلی که در دو سوی یک دعوای کیفری قرار گرفتند سبب شکلگیری یک دوقطبی خانوادگی میشود که آدمهایی در پشت پرده بر تنشهای این دوقطبی میافزایند.
اگرچه قصه سریال با روزشمار اعدام فرشته که متهم به قتل است آغاز شده و ادامه مییابد اما ماجرا به اتفاقهای گذشته و مرگ مشکوک پروانه (مادر حامد) گره میخورد. عنقا که در آثار قبلیاش فیلمنامهنویس و تهیهکننده بود و در این سریال علاوه بر این دو، کارگردانی را هم بر عهده دارد در ابتدای اثرش یادآور میشود که «هر گونه شباهت به افراد و رخدادهای واقعی، کاملاً تصادفی است و وقایع این داستان در سال ۱۴۰۲ اتفاق نیفتاده است» در حالی که شباهتهای زمانی و اتفاقهایی که در سریال رخ میدهد، ذهن مخاطب را به ارجاعات تاریخی آن اتفاقها معطوف میکند مثلاً در صحنهای از قسمت سوم، عکسهایی تاریخی نشان داده شد که دستکاری شده و جعلی بودند، همین موضوع صدای اعتراض عدهای را بلند کرد و خواستار حفظ امانتداری در اسناد تاریخی شدند. در قسمت چهارم هم با ورود شخصیتی به نام محمود واعظ که یک روزنامهنگار باجگیر است، عدهای از روزنامهنگاران نسبت به تیپسازی این شخصیت و تشابهش به محمود شمس الواعظین انتقاد کردند و این شباهت را به مثابه توهین به صنف روزنامهنگاران انگاشتند که در نهایت به عذرخواهی تلفنی عنقا از شمس الواعظین ختم شد.
معماهای حامد عنقا
سریال، خط داستانی درست و جذابی را پی میگیرد و تلاش فیلمنامهنویس در شخصیتپردازی و پیشبرد اتفاقها، جذاب و پرکشش است. وفاداری فیلمنامهنویس به سیر منطقی اتفاقها و دقت در جزئیات سبب میشود مخاطب در هر قسمت با غافلگیری جدیدی روبهرو شود. سریالی که میتوانست با بسط خرده روایتها و پرداخت بیشتر شخصیتها تا ۲۰ قسمت هم ادامه پیدا کند در هشت قسمت به پایان رسید. کارگردانی خوب و دقیق و بازیهای به اندازه و درست بازیگران به ویژه بازی سارا بهرامی در نقش میترا که به خاطر سادهانگاری در بررسی یک پرونده طلاق، خودش را مقصر کشته شدن آدمهایی بیگناه میداند بر جذابیتهای کار افزوده است.
تجربه موفق همکاری میری و عربی در آثار سینمایی قبلی و این سریال نشان میدهد میتوان به توفیق پروژههای بعدی این دو نفر در کنار هم امیدوار بود.
حاشیههای یک سریال
سریال گناه فرشته ماجرای یک وکیل اقتصادی به نام حامد تهرانی را روایت میکند که درگیر پروندهای جنایی میشود و از آنجا که وکیل طرف مقابل، همسرش است زندگی شخصی آنها با چالشهایی روبهرو میشود. روایت «حامد عنقا» به عنوان کارگردان و فیلمنامهنویس سریال از زوج وکیلی که در دو سوی یک دعوای کیفری قرار گرفتند سبب شکلگیری یک دوقطبی خانوادگی میشود که آدمهایی در پشت پرده بر تنشهای این دوقطبی میافزایند.
اگرچه قصه سریال با روزشمار اعدام فرشته که متهم به قتل است آغاز شده و ادامه مییابد اما ماجرا به اتفاقهای گذشته و مرگ مشکوک پروانه (مادر حامد) گره میخورد. عنقا که در آثار قبلیاش فیلمنامهنویس و تهیهکننده بود و در این سریال علاوه بر این دو، کارگردانی را هم بر عهده دارد در ابتدای اثرش یادآور میشود که «هر گونه شباهت به افراد و رخدادهای واقعی، کاملاً تصادفی است و وقایع این داستان در سال ۱۴۰۲ اتفاق نیفتاده است» در حالی که شباهتهای زمانی و اتفاقهایی که در سریال رخ میدهد، ذهن مخاطب را به ارجاعات تاریخی آن اتفاقها معطوف میکند مثلاً در صحنهای از قسمت سوم، عکسهایی تاریخی نشان داده شد که دستکاری شده و جعلی بودند، همین موضوع صدای اعتراض عدهای را بلند کرد و خواستار حفظ امانتداری در اسناد تاریخی شدند. در قسمت چهارم هم با ورود شخصیتی به نام محمود واعظ که یک روزنامهنگار باجگیر است، عدهای از روزنامهنگاران نسبت به تیپسازی این شخصیت و تشابهش به محمود شمس الواعظین انتقاد کردند و این شباهت را به مثابه توهین به صنف روزنامهنگاران انگاشتند که در نهایت به عذرخواهی تلفنی عنقا از شمس الواعظین ختم شد.
معماهای حامد عنقا
بازی خوب شهاب حسینی در نقش وکیلی جسور و باهوش که کینهای قدیمی از خانواده عشیری دارد از نقاط قوت سریال به شمار میرود. دیگر بازیگران هم علاوه بر چهرههای جدید، ترکیبی از بازیگران سریالهای «آقازاده» و «پدر» هستند از پردیس پورعابدینی و امیر آقایی گرفته تا مهدی سلطانی و دیبا زاهدی که بازیهای متفاوتی را از آنها نمیبینیم. لادن مستوفی هم در نقش مهتاب که وکیل دعوی طرف مقابل همسرش است، بازی چشمگیری ندارد.
به جز فضای خانه، دفتر و دادگاه، فضای زندان از لوکشینهایی است که میتوانست به جذابیت سریال بیفزاید ولی اتفاقاتی که در زندان برای فرشته رخ میدهد و شخصیتپردازی محکومان و متهمانی که همبند فرشته هستند با واقعیتهای بیرونی همخوانی ندارد در واقع نمای ویتریتی و فضای تصنعی که کارگردان از زندان زنان به نمایش میگذارد از ضعفهای این سریال به شمار میرود.
به جز فضای خانه، دفتر و دادگاه، فضای زندان از لوکشینهایی است که میتوانست به جذابیت سریال بیفزاید ولی اتفاقاتی که در زندان برای فرشته رخ میدهد و شخصیتپردازی محکومان و متهمانی که همبند فرشته هستند با واقعیتهای بیرونی همخوانی ندارد در واقع نمای ویتریتی و فضای تصنعی که کارگردان از زندان زنان به نمایش میگذارد از ضعفهای این سریال به شمار میرود.
نکته پایانی اینکه «حامد تهرانی» برای حامد عنقا تبدیل به یک شخصیت محوری در سریالهایش شده است. حامد تهرانی در سریال «پدر» پسری خجالتی است که درگیر یک رابطه عاشقانه پرتنش میشود. حامد تهرانی در سریال «آقازاده» یک مأمور اطلاعاتی است که در دام عشقی از پیش طراحی شده میافتد و حالا حامد تهرانی در «گناه فرشته» نقش پدر و وکیلی را بازی میکند که برای اثبات بیگناهی یک دختر میجنگد. اگرچه کاراکتر «حامد تهرانی» در سریالهای «پدر» و «آقازاده» با بازی سینا مهراد شبیه هم بودند اما حامد تهرانی «گناه فرشته» شخصیتی متفاوت و مستقل از دو سریال قبلی عنقا دارد و باید دید هدف فیلمنامهنویس از این تشابه اسمی کاراکترها چیست؟ اگر بنا به بسط شخصیت حامد تهرانی در سریالهای مختلفش دارد این موضوع برای «پدر» و «آقازاده» صدق میکند اما در «گناه فرشته» چنین نیست. شاید هم قرار است عنقا سند کاراکتری به نام «حامد تهرانی» را به نام خودش بزند! آنچه از این سریال پیداست اینکه حامد عنقا علاقه زیادی به طرح معماهایی دارد که کدهای کمی برای گشودن آنها به مخاطب میدهد.
نظر شما